فهرست مطالب

پژوهش در پزشکی - سال سی و دوم شماره 1 (پیاپی 125، بهار 1387)

نشریه پژوهش در پزشکی
سال سی و دوم شماره 1 (پیاپی 125، بهار 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/02/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • فریده شیوا * صفحه 1
  • فرید تحویلدار بیدرونی، عبدالحسین دلیمی اصل*، بهرام کاظمی دمنه صفحه 5
    سابقه و هدف

    با توجه به شیوع انواع کریپتوسپوریدیوم در اشخاص با سیستم ایمنی کارآمد و ناکارآمد و ضرورت تمایز گونه های انسانی و حیوانی و اهمیت استفاده از ژن 18s rRNA این پژوهش در شهر تهران انجام گرفت. هدف این تحقیق تمایز ایزوله های کریپتوسپوریدیوم جدا شده از انسان و گاو با استفاده از قطعه 1055 جفت نوکلئوتید ژن 18S rRNA بود.

    روش بررسی

    تعداد 1020 نمونه مدفوع انسانی و940 نمونه مدفوع گاوی با استفاده از روش اسید فست اصلاح شده مورد بررسی قرار گرفت و نمونه های مثبت تعیین شد. DNA نمونه های مثبت توسط کیت Qia Amp استخراج گردید و بعد با استفاده از 4 پرایمر طراحی شده یک قطعه DNA به تعداد 1055 جفت نوکلئوتید از ژن 18s rRNA باروش Nested- PCRتکثیر شد و محصول PCR دوم برای تعیین گونه کریپتوسپوریدیوم توسط آنزیمهای Ssp1 و Vsp1 هضم شد و روی ژل آگاروز 5/2% و رنگ آمیزی اتیدیوم بروماید الکتروفورز گردید.

    یافته ها

    در مطالعه فوق، تعداد موارد مثبت انسانی 12 و موارد مثبت گاوی 23 نمونه تعیین شد. تمامی نمونه های مثبت با روش مولکولی مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج روش اول تایید شد. همه نمونه های گاوی و 10 نمونه انسانی دارای حرکت الکتروفورتیک مشابه بر روی ژل آگاروز 5/2% بود که تائیدکننده گونه کریپتوسپوریدیوم پاروم گاوی بود ولی 2 نمونه انسانی دارای باندهای متفاوت بودند که تعیین سکانس شد و تمایزشان با نمونه های گاوی و انسانی بدست آمده تائید گردید.

    نتیجه گیری

    با وجودی که محققین در سایر کشورها کریپتوسپوریدیوم پارووم را بعنوان عامل اصلی کریپتوسپوریدیوزیس انسانی معرفی کرده اند، آلودگی به نوع هومینیس را نیز حائز اهمیت دانسته اند. در این تحقیق نیز آلودگی انسان به دو نوع کریپتوسپوریدیوم پاروم و هومینیس مشاهده شد که گونه غالب آن کریپتوسپوریدیوم پاروم بود.

    کلیدواژگان: کریپتوسپوریدیوم پاروم، کریپتوسپوریدیوم هومینیس، ژن 18S rRNA
  • پروین میرمیران، لادن مهران، جعفر جندقی، گواهی، مژگان پادیاب، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی* صفحه 13
    سابقه و هدف

    کمبود ید و اختلالات ناشی از آن به عنوان یک مشکل عمده بهداشتی تغذیه ای در ایران از سالها قبل شناخته شده است. استان سمنان یکی از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجراء درآمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان سمنان انجام شد.

    روش بررسی

    طی یک بررسی توصیفی مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 1200 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه ها اخذ گردید و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.

    یافته ها

    درصد کلی گواتر در دانش آموزان استان 17% (به ترتیب در دختران و پسران 7/17% و 3/16%) بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 7/13میکروگرم در دسی لیتر بود. در 2/73% موارد ید ادرار بیشتر از 10 میکروگرم در دسی لیتر بود و سطح ید ادرار کمتر از 5 میکروگرم در دسی لیتر در 8/10% موارد وجود داشت. هیچ موردی ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسی لیتر نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    یافته های این بررسی نشان می هد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر در دانش آموزان کاهش معنی داری داشته و ید ادرار دانش آموزان استان سمنان همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می باشد. لذا استان سمنان در زمره مناطق "عاری از کمبود ید "محسوب می شود.

    کلیدواژگان: گواتر، اختلالات ناشی از کمبود ید، غلظت ید ادراری
  • زهرا جعفری*، پریچهر احمدی، حسن عشایری، مسعود متصدی زرندی، سعید ملایری صفحه 19
    سابقه و هدف

    ضعف درک گفتار از پیامدهای اصلی نقص شنوایی است. افراد مبتلا به "نوروپاتی شنوایی" گفتار را می شنوند اما قادر به درک آن نیستند. مشکلات این بیماران بیشتر از نقص در زمان بندی اصوات ذکر شده است که بر نقش رمزگردانی عصبی نمادهای زمانی در درک گفتار تاکید دارد. در بررسی حاضر، سایکوآکوستیک (کمترین اختلاف قابل شناسایی در شدت، فرکانس و زمان صوت) و توانایی بازشناسی واژه در افراد مبتلا به نوروپاتی شنوایی و افراد طبیعی شاهد مورد مطالعه قرار گرفت.

    روش بررسی

    مطالعه تحلیلی حاضر روی 16جوان مبتلا به نوروپاتی شنوایی (با میانگین سنی30/5±0/20 سال) و 28 فرد با شنوایی طبیعی (با میانگین سنی 8/3±0/22 سال) صورت گرفت. با انجام آزمونهای "تمایز شدت" و "کشف وقفه" در سطوح فوق آستانه و آزمون "تمایز فرکانس" در فرکانس های اکتاوی مختلف، کمترین اختلاف قابل شناسایی برای شدت، فرکانس و زمان صوت در دو گروه اندازه گیری شد. همچنین "امتیاز بازشناسی گفتار" در سکوت و در سه نسبت سیگنال به نویز مختلف در دو گروه اندازه گیری، و نتایج کلیه آزمایشها در افراد مبتلا به نوروپاتی شنوایی و افراد شاهد با یکدیگر مقایسه گردید.

    یافته ها

    بین افراد مبتلا به نوروپاتی شنوایی و گروه شاهد در آزمونهای کشف وقفه (در کلیه سطوح شدتی)، تمایز فرکانس (در کلیه فرکانس های اکتاوی مورد بررسی) و همچنین تمایز شدت صوت (در کلیه سطوح شدتی)، تفاوت معنی داری مشاهده شد (003/0p<). در هر دو گروه، با انجام آزمون بازشناسی واژه در سه نسبت سیگنال به نویز صفر، 5+، و 10+، امتیاز افراد کاهش یافت و بین نتایج افراد مبتلا به نوروپاتی شنوایی و افراد شاهد هم در سکوت و هم در حضور نویز، تفاوت چشمگیری وجود داشت (001/0>p).

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های مطالعه حاضر، در "نوروپاتی شنوایی" غالبا نقص در پردازش ویژگی های زمانی و تمایز زیر و بمی مشاهده می شود. به نظر می رسد نقص شدید در پردازش ویژگی های زمانی، علت اصلی کاهش درک گفتار در این بیماران است.

    کلیدواژگان: سایکوآکوستیک، امتیاز بازشناسی واژه، نوروپاتی شنوایی، اختلال در درک گفتار
  • رابطه سبک های مقابله با استرس و سطوح سازش روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
    محمدعلی بشارت*، نازنین براتی، جمشید لطفی صفحه 27
    سابقه و هدف

    در این پژوهش رابطه سبک های مقابله با استرس و سلامت روانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین سلامت روانی برحسب سبک های مقابله مساله محور، هیجان محور مثبت و هیجان محور منفی در گروهی از بیماران مبتلا به MS بود.

    روش بررسی

    120 آزمودنی مراجعه کننده به انجمن MS (79 زن، 41 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس "سبک های مقابله تهران" و مقیاس "سلامت روانی" را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج این پژوهش نشان داد که سبک مقابله هیجان محور مثبت با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت معنی دار و با درماندگی روانشناختی رابطه منفی معنی دار دارد. همچنین سبک مقابله هیجان محور منفی با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی معنی دار و با درماندگی روانشناختی رابطه مثبت معنی دار داشت.

    نتیجه گیری

    سبک مقابله هیجان محور مثبت با افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش درماندگی روانشناختی در بیماران MS مطابقت می کند و سبک مقابله هیجان محور منفی با کاهش بهزیستی روانشناختی و افزایش درماندگی روانشناختی بیماران MS همراه است.

    کلیدواژگان: سبک مقابله، استرس، بیماری MS، سلامت روانی
  • علی محمدزاده، ایرج حیدری، فریدون عزیزی * صفحه 37
    سابقه و هدف

    ارتباط گسترده، پیچیده و ظریفی میان غده تیروئید و سیستم عصبی-عضلانی-مخاطی وجود دارد. کم کاری غده تیروئید می تواند منجر به بروز اختلال درعملکردهای بدن ازجمله پیچیده ترین و عالی ترین عملکرد عصبی-عضلانی در انسان یعنی گفتار شود. پژوهش حاضر به منظور تعیین اختلالات گفتاری در بیماران مبتلا به کم کاری تیروئید صورت پذیرفت.

    روش بررسی

    در یک مطالعه توصیفی که بر روی120 بیمار شامل 14 مرد و 106 زن که پس از انجام آزمایشات هورمونی (با غلظت T4 کمتر از g/dlμ 5/4 و غلظت TSH بیشتر از mU/L 4) مبتلا به کم کاری اولیه غده تیروئید تشخیص داده شدند و فاقد معیارهای عدم پذیرش اثرگذار بر روی گفتار و صوت بیمار بودند، مصاحبه، مشاهده، معاینه، تکمیل پرسشنامه و آنالیز پارامترهای صوتی توسط سیستم MDVP انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمونهای آماری tو ضریب همبستگی اسپیرمن (برای متغیرهای کمی) و آزمونهای من ویتنی و مربع کای (برای متغیرهای کیفی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    شیوع اختلالات گفتاری در نمونه های مورد بررسی 81% اختلال در صوت، 11% اختلال لکنت در گفتار، 6% اختلال تولید در گفتار و 4% اختلال در تشدید گفتار بود. فرکانس پایه بطور محسوسی کاهش یافته (001/0P<) و بم شدگی در صدای آنها وجود داشت (60%). افزایش غیرطبیعی در غالب شاخصهای صوتی مشاهده شد. شایعترین شکایت حسی بیماران در ناحیه حلق و حنجره احساس خشکی بود (53%). تفاوتهای زیادی از نظر جنسیت در رابطه با شاخصهای صوتی (001/0(P< و میزان فراوانی علائم حسی و علائم شنیداری وجود داشت که غالبا در زنان بیش از مردان بود. احساس لقمه در گلو علامتی بود که فقط در زنان وجود داشت. اختلال لکنت در گفتار در مردان بیش از زنان بود (023/0P<). اختلال در صوت تنها اختلال گفتاری بود که با افزایش میزان TSH بیماران رابطه معنی داری را نشان داد (003/0P<).

    نتیجه گیری

    اختلال در صوت شایعترین اختلال گفتاری در مبتلایان به کم کاری تیروئید است و می توان آنرا یک علامت کمکی با اهمیت در تشخیص کم کاری تیروئید به حساب آورد. این اختلال و شکایات حسی همراه آن در زنان بیشتر از مردان بود. شیوع لکنت در گفتار در مبتلایان به کم کاری تیروئید زیاد می باشد و بطور کلی می توان کم کاری تیروئید را عاملی در ایجاد برخی اختلالات گفتاری در نظر گرفت.

    کلیدواژگان: اختلالات گفتاری، کم کاری تیروئید، پارامترهای صوتی، قضاوت شنیداری
  • سمیه غفاری، فضل الله احمدی*، سید مسعود نبوی، ربابه معماریان صفحه 45
    سابقه و هدف

    مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایعترین بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی است. مزمن بودن ماهیت بیماری، نداشتن پیش آگهی و درمان قطعی و درگیر ساختن فرد در سنین جوانی باعث ایجاد اختلالات روانی متعددی در بیماران می گردند که در این میان افسردگی، اضطراب و استرس بیشترین شیوع را دارند. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر تکنیک آرام سازی پیشرونده عضلانی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه نیمه تجربی پس از نمونه گیری به روش غیرتصادفی، نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه شاهد و آزمون تخصیص داده شدند. روش کار در این مطالعه به صورت یک جلسه آشنایی سازی نمونه ها با اهداف و روش مداخله و 63 جلسه اجرای تکنیک توسط گروه آزمون در مدت دو ماه بود. در صورتی که برای گروه شاهد هیچگونه مداخله ای انجام نشد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه DAS-21 (Depression Anxiety Stress -21) و چک لیست های خود گزارش دهی بود.

    یافته ها

    در این پژوهش 66 نفر (33 نفر گروه شاهد و 33 نفر گروه آزمون) شرکت داشتند. میانگین امتیاز افسردگی، اضطراب و استرس قبل از مداخله تفاوت معنی داری را نشان نداد ولی یک ماه و دو ماه بعد از مداخله این تفاوت بین دو گروه شاهد و آزمون در میانگین امتیاز اضطراب و استرس معنی دار شد (05/0P<). همچنین تفاوت معنی داری در میانگین امتیاز افسردگی و اضطراب در سه بار اندازه گیری بین دو گروه یافت نشد ولی این تفاوت در میانگین امتیاز استرس در سه بار اندازه گیری بین دو گروه معنی دار بود (008/0P<).

    نتیجه گیری

    از آنجایی که اجرای تکنیک آرام سازی پیشرونده عضلانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس عملی است اجرای این تکنیک توانست باعث کاهش افسردگی، اضطراب و استرس به عنوان سه علامت شایع و مختل کننده عملکرد فرد در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس گردد، لذا انجام این تکنیک به عنوان یک روش موثر، مقرون به صرفه در هزینه و زمان توصیه می گردد.

    کلیدواژگان: تکنیک آرام سازی پیشرونده عضلانی، افسردگی، اضطراب، استرس، مولتیپل اسکلروزیس
  • لادن آجری، فرزانه عربی، الهام نیسانی سامانی*، اذن الله آذرگشب، کبری ناخدا صفحه 55
    سابقه و هدف

    کنترل درد پس از جراحی اگرچه با روش های موجود کنونی امکان پذیر شده است، لیکن بیماران همچنان از درد متعاقب اعمال جراحی رنج می برند. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر شیاف رکتال ایندومتاسین به عنوان یک آنالژزیک بعد از سزارین و مقایسه آن با پتیدین و پلاسبو انجام شده است.

    روش بررسی

    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی شاهددار بر روی 204 بیمار 45-15 ساله انجام شد که متعاقب سزارین الکتیو یا اورژانس با 200 میلی گرم شیاف رکتال ایندومتاسین (68 بیمار) یا پلاسبو (68 بیمار) و یا 50 میلی گرم پتیدین داخل عضلانی (68 بیمار) درمان شدند. پاسخ آنها به درمان در طی ساعت اول و 8 ساعت بعد از مصرف دوزهای اول و دوم با Visual Analog Scale (VAS) بررسی گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که مصرف دوزهای اول و دوم شیاف ایندومتاسین نسبت به گروه پلاسبو و پتیدین کاهش قابل ملاحظه ای در میانگین VAS ایجاد کرد (05/0P<). کاهش در میانگین VAS در 4 ساعت اول بعد از مصرف دوز اول و دوم پتیدین نسبت به پلاسبو بارزتر بود، اما 8 ساعت بعد از مصرف دوز اول و دوم پتیدین، کاهش بیشتری در میانگین VAS نسبت به پلاسبو مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    مصرف شیاف رکتال ایندومتاسین منجر به کنترل قابل ملاحظه درد در 24 ساعت اول بعد از سزارین، در مقایسه با پتیدین و پلاسبو شد.

    کلیدواژگان: شیاف ایندومتاسین، سزارین، پتیدین
  • فاطمه همایی*، زهره یوسفی، نوریه شریفی، محمد خواجه دلویی، وحید موسوی ترشیزی صفحه 61
    سابقه و هدف

    سرطان دهانه رحم دومین سرطان شایع زنان می باشد. آنتی ژن اسکواموسل کارسینوما (SCCAg) در بین فاکتورهای پروگنوستیک سرطان سرویکس قرار دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی فراوانی آنتی ژن مذکور در نمونه خون بیماران مبتلا به سرطان دهانه رحم قبل از درمان و همچنین بررسی ارتباط آن با سن، پاتولوژی، مرحله و درجه تومور است.

    روش بررسی

    بیماران مراجعه کننده به مرکز انکولوژی بیمارستان قائم (عج) مشهد طی سالهای 1382 تا 1385 در صورتی که تحت درمان قرار نگرفته و فاقد هر گونه سرطان سلول سنگفرشی دیگری بودند، وارد مطالعه شده و پس از تکمیل پرسشنامه مقادیر آنتی ژن اسکواموسل کارسینوما خون قبل از درمان با روش رادیوایمونواسی (RIA) تعیین گردید.

    یافته ها

    52 بیمار واجد شرایط مطالعه بودند. میانگین سنی بیماران 9/52 سال و شایعترین علامت در زمان مراجعه خونریزی (1/94%) بود. 35 بیمار (8/64%) در مرحله دو قرار داشتند و 26 بیمار (48%) دارای گرید یک تومور بودند. در 29 بیمار (7/55%) تیتراژ آنتی ژن اسکواموسل کارسینوما مثبت بود. میانگین تیتراژ 37/15 نانوگرم در میلی لیتر و میانه آن 10 نانوگرم در میلی لیتر بود. بررسی های اولیه نشان از اختلاف آماری مشخص با اندازه تومور، مرحله، گرید و متاستاز لنفاوی داشت.

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه آنتی ژن اسکواموسل کارسینوما در درصد قابل توجهی از بیماران مبتلا به سرطان دهانه رحم مثبت شده است می توان از آن بعنوان تومور مارکر در آینده استفاده کرد.

    کلیدواژگان: آنتی ژن اسکواموسل کارسینوما، کارسینوم سرویکس، تومور مارکر
  • رضا وزیری نژاد*، عباس اسماعیلی، دادالله شاهی مریدی، امیر صادقی، علیرضا رحیم نیا صفحه 67
    سابقه و هدف

    افراد معلول نیازهای کلنیکی و اجتماعی ویژه ای دارند که بایستی مورد توجه قرار گیرد. این مطالعه با بررسی میزان بروز معلولیتهای مادرزادی در گروه سنی 5 تا 19 سال یک جمعیت روستایی به مطالعه روند بروز و عوامل مرتبط احتمالی با آن پرداخته است.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی یک نمونه به حجم 1356 نفر از افراد گروه سنی 5 تا 19 سال به روش کاملا تصادفی از جمعیت روستایی شهرستان رفسنجان انتخاب گردید. میزان بروز یک ساله معلولیت برای هر گروه سنی بر اساس سال تولد آنها محاسبه شد. از روش های آماری پارامتریک از جمله مدل رگرسیون چند متغیره و غیرپارامتری برای آنالیز داده ها کمک گرفته شد. 63 نفر در 1000 شخص-سال است. /

    یافته ها

    در 87 نفر حداقل یک مورد معلولیت مادرزادی وجود داشت بنابراین میزان شیوع کلی 2 بر اساس سال تولد افراد در گروه های سنی تحت مطالعه میزان بروز سالانه و روند پانزده ساله آن محاسبه گردیده است. به رغم وجود شیب کاهنده قابل ملاحظه ای که در بروز معلولیت مادرزادی پس از سالهای 1366 و 1367 مشاهده می شود، خطر بروز آن در سالهای 1378 افزایش چشمگیری داشته است. از جمله عوامل احتمالا مرتبط با معلولیت مادرزادی مصرف سیگار مادر، دریافت اشعه و -1380 ضربه توسط مادر در زمان حاملگی و نیز زندگی مادر حامله در مجاورت باغات پسته می باشد. هیچ گونه ارتباطی بین سن مادر در زمان حاملگی و معلولیت مادرزادی مشاهده نگردید.

    نتیجه گیری

    میزان بروز معلولیت مادرزادی در جمعیت تحت بررسی از جمله بالاترین میزانهای بروز گزارش شده در دنیا می باشد. این نتایج نشان می دهد که زمان توجه بسیار جدی به این مشکل مهم بهداشتی در سطوح منطقه ای و ملی فرا رسیده است تا علاوه بر کاهش بروز این مشکل شاهد ارایه خدمات موثر نوتوانی به افراد ناتوان باشیم. هدف این اقدامات بایستی افزایش سطح مشارکت آنها در زندگی شخصی و اجتماعی باشد.

    کلیدواژگان: معلولیت، مادرزادی، بروز، روستایی
  • همراهی سطح سرب خون ساکنین شهر اراک با سندروم های بالینی
    سید نورالدین مویدی*، امیر سید علی مهبد، علی فانی، حمیدرضا مهاجرانی صفحه 75
    سابقه و هدف

    وجود سرب در گازها و پسآب های کارخانجات صنعتی، رنگ، لاستیک، سرامیک، صنعت چاپ و... بعنوان یکی از عناصر عمده آلاینده محیط زیست محسوب می گردد که می تواند از طریق سیستمهای تنفسی، گوارشی و پوست جذب گردیده و با تجمع تدریجی در بافتها اثرات مخربی را بر سیستم اعصاب، کلیه، خون و غیره باقی گذارد. سرب خون می تواند بعنوان شاخص آلودگی بدن به سرب محسوب شود. با توجه به صنعتی بودن شهر اراک و خطر آلودگی برای ساکنین، در این بررسی غلظت سرب خون و همراهی آن با سندرم های بالینی مورد تحقیق قرار گرفت.

    روش بررسی

    این پژوهش مقطعی روی 1140 نفر در 20 خوشه از جمعیت بالای 10 سال شهر اراک انجام گرفت. نمونه های انتخاب شده از نظر سندرم های بالینی ناشی از سرب، با استفاده از تکمیل پرسشنامه، معاینه بالینی و انجام آزمایشات پاراکلینیک (CBC، کامل ادرار، اوره، کراتی نین، اسید اوریک) و غلظت سرب خون به روش جذب اتمی صورت پذیرفت. به منظور تعیین همراهی سرب خون با سندرم های بالینی از آزمونهای ANOVA و Logistic regression استفاده شد.

    یافته ها

    463 نفر از افراد مورد مطالعه (5/40%) دارای سرب خون بیش از 10 میکروگرم بر دسی لیتر بودند. دامنه تغییرات سرب خون بین 66- 0میگروگرم بر دسی لیتر و میانگین سرب خون در کل افراد مورد مطالعه 42/13 میکروگرم بر دسی لیتر بود. سطح سرب خون در بین زنان و مردان تفاوت معنی داری نداشت (NS) در حالیکه این تفاوت بین سطح سرب خون در گروه های سنی معنی دار بود (001/0p<). بیشترین آلودگی را در گروه خون دانش آموزان و کمترین آن در زنان خانه دار ملاحظه شد.

    نتیجه گیری

    آلودگی به سرب در همه گروه های سنی ساکنین شهر اراک وجود داشته و بیشترین خطر آلودگی در گروه های سنی کودک و نوجوان است که احتمالا به نوع فعالیت و زندگی آنان بستگی دارد. لذا توصیه می شود منابع انتشار دهنده سرب مورد شناسائی قرار گرفته و حتی الامکان از محیط زندگی حذف گردند.

    کلیدواژگان: سرب خون، فشارخون، کم خونی، اراک
  • بررسی اپیدمیولوژیکی مسمومیت در نوجوانان مراجعه کننده به بیمارستان لقمان حکیم در 6 ماهه اول سال 1382
    سعید سرجمعی، حسین حسنیان مقدم *، عبدالکریم پژوهنده، محمدرضا زارعی صفحه 81
    سابقه و هدف

    مسمومیت حاد یکی از مشکلات عمده بهداشت روان در سرتاسر جهان می باشد. این معضل بهداشتی از علل شناخته شده مرگ و میر در نوجوانان است. این مطالعه به منظور تعیین الگوی مسمومیت حاد در نوجوانان مراجعه کننده به مرکز مسمومیت بیمارستان لقمان که تنها مرکز آموزشی این رشته در تهران است، طی نیمه اول سال 1382 انجام شده است.

    روش بررسی

    در این مطالعه مقطعی تمام بیماران 18-12 ساله دچار مسمومیت مراجعه کننده به بیمارستان لقمان طی 6 ماهه اول سال 1382 وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک بیماران در فرم اطلاعاتی مخصوص ثبت گردید. نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت و 05/0α= سطح معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    از میان 12548 بیمار دچار مسمومیت مراجعه کننده به این مرکز، 2485 نفر (8/19%) را نوجوانان 18-12 سال تشکیل می دادند. غالب بیماران (1674 نفر، 4/67%) بستری نگردیدند. اکثریت مسمومیتها در نوجوانان سنین 18-17 سال اتفاق افتاده بود. میانگین سنی 3/1±7/16 سال بود. اکثریت بیماران، مونث (1529 نفر، 5/61%)، مجرد (2254 نفر، 7/90%) و دانش آموز مقطع دبیرستان (1258 نفر، 6/50%) بودند که بطریق خوراکی (2392مورد،3/96%) در اقدامی عمدی و خودآزارانه (2038 مورد،82%) در منازل (2223 مورد، 5/89%) مسموم شده بودند. فراوانترین مواد استفاده شده در مسمومیت داروهای اعصاب و روان (1504مورد، 5/49%) بود. 324 نوجوان (13%) سابقه اقدام مشابه داشتند. 11 نفر (44/0%) از بیماران مورد مطالعه فوت کردند.

    نتیجه گیری

    اکثر مسمومیتهای ایجاد شده در نوجوانان آگاهانه اتفاق افتاده بودند. دختران نوجوان در معرض خطر بیشتر مسمومیت عمدی قرار داشتند.

    کلیدواژگان: مسمومیت، نوجوانان، خودکشی، اپیدمیولوژی
|
  • Vaccination, Children Page 1
  • F Tahvildar Bidrooni, A Dalimi Asl, B Kazemi D Page 5
    Background

    Cryptosporidiosis is prevalent in animals and human beings, both immuno-competent and immuno-compromised persons, worldwide. Epidemiologically, it is important to differentiate between human and animal species. The aim of this study is to define the utility of a 1055 bp fragment of 18s rRNA for differentiation of Human and Cattle Cryptosporidiosis.

    Material and methods

    1020 human fecal samples and 940 bovine fecal samples were collected and tested for Cryptosporidium by modified acid fast staining. DNA of positive samples was extracted and a 1055bp fragment of 18s rRNA was amplified by Nested-PCR technique using 4 designed primers. The second PCR product was digested by Ssp1&Vsp1 restriction enzymes to determine the Cryptosporidium species and the results were analyzed by 2.5% agarose gel electrophoresis and visualized after ethidium bromide staining.

    Results

    12 human samples and 23 cattle samples were detected as being positive for Cryptospridium by modified acid fast method. These results were confirmed by molecular technique. All cattle samples and 10 human samples presented similar bands on 2.5% agarose gel which confirmed Cryptosporidium parvum except two human samples which had different patterns. On sequencing these 2 samples these two new isolates were found to be different from the rest. The sequences of 2 new human isolates were different from others in Gene Bank so they were deposited in Gene Bank at accession No: EU311203

    Conclusion

    In this study we detected both cryptosporidium parvum & cryptosporidium hominis in human samples but cryptosporidium parvum was more prevalent.

    Keywords: Cryptosporidium, RNA, Polymerase Chain Reaction
  • P Mirmiran, L Mehran, J Jandaghi, Govahi, M Padyab, M Hedayati, F Azizi* Page 13
    Background

    Iodine deficiency disorder, (IDD), is a worldwide health problem. Parts of Iran, such as Semnan, are known as endemic areas for goiter. IDD was accepted as a priority health problem in our country and a National IDD Council was formed in 1989. This study was performed to evaluate the implementation of the National IDD Council program in 2001 among 7-10-year-old children in Semnan province.

    Materials and methods

    In this cross sectional study, 1200 children, (M/F ratio=1), aged 7-10 years, were selected and grading of goiter was performed in accordance to the WHO criteria. Urinary samples were obtained from 120 children and urinary iodine was measured using digestion method.

    Results

    Total prevalence of goiter was 17% (16.3% in girls and 17.7% in boys). The median urinary iodine was 13.7µg/dl. 73.2% had a urinary iodine of more than 10µg/dl, while 10.8% had urinary iodine levels of <5µg/dl. None of the candidates had urinary iodine levels less the 2µg/dl. There was no significant difference between the two sexes and urban or rural areas.

    Conclusion

    There has been a significant decline in the prevalence of goiter among children in Semnan province. In addition, urinary iodine concentration of children has reached rates approved by the WHO. Semnan province can now be classified as one of the "iodine-deficiency-free" areas in Iran.

    Keywords: Goiter, Iodine deficiency disorder, Urinary iodine concentration
  • Jafari Z*, Ahmadi P, Ashayery H, Motassedi Zarandi M, Malayeri S Page 19
    Background

    The main result of hearing impairment is reduction of speech perception. Patient with auditory neuropathy can hear but they can not understand. Their difficulties have been traced to timing related deficits, revealing the importance of the neural encoding of timing cues for understanding speech.

    Objective

    In the present study psychoacoustic perception (minimal noticeable difference in intensity, frequency and time), and word discrimination ability of young patients with auditory neuropathy was compared with normal controls.

    Materials and methods

    This cross-sectional analytical study was performed on 16 young right-handed people with auditory neuropathy, (mean age 20±5.30 years), and on 28 subjects with normal hearing, (mean age 22±3.80 years). The minimal noticeable difference in sound intensity, frequency and time were measured by conducting "intensity discrimination'' and "gap detection" tests at supra-threshold levels and "frequency discrimination" test at different octave band frequencies in both groups. The word discrimination score was measured in silence and in three different signals to noise. Results of tests were compared between two groups.

    Results

    Significant difference was shown between patients with auditory neuropathy and control subjects in gap detection (at all intensity levels), frequency discrimination (in all octave band frequencies) and intensity discrimination tests at all intensity levels, (p<0/003). The word discrimination score was decreased in the presence of noise in three different signals to noise ratios of zero, +5 and +10 dB in both groups, and there was a significant difference between results of word discrimination test in patients and controls in both silence and different levels of noise.

    Conclusion

    The results showed that people with auditory neuropathy have a deficit in temporal processing and poor frequency discrimination. Severe impairment in temporal processing is probably the major factor contributing to poor speech recognition in people with this disorder. This data not only demonstrates the importance of neural synchrony for auditory perception, but also provides guidance for better diagnosis and treatment of auditory neuropathy.

    Keywords: Psychoacoustics, Word discrimination score, Auditory neuropathy, Speech perception disorder
  • Relationship between coping styles and mental health in a sample of multiple sclerosis patients
    MA Besharat*, N Barati, J Lotfi Page 27
    Introduction

    The relationship between coping styles and mental health was investigated in a sample of Multiple Sclerosis (MS) patients. A correlational analysis was performed to assess the kind of association that exists between stress-coping styles, including problem-focused, positive emotion-focused, and negative emotion-focused coping styles, and mental health, (psychological well-being and psychological distress).

    Materials and methods

    One hundred and twenty patients, (41 men, 79 women), from Iranian MS Society were included in this study. All participants were asked to complete Tehran Coping Styles Scale (TCSS) and Mental Health Inventory (MHI). Analysis of the data involved both descriptive and inferential statistics including means, standard deviations, multivariate analysis of variance, Pearson's correlation coefficients and regression analysis.

    Results

    The results revealed that positive emotion-focused coping style was positively associated with psychological well-being and negatively associated with psychological distress.

    Conclusion

    It can be concluded that psychological well-being and psychological distress of MS patients are influenced by emotion-focused coping styles.

    Keywords: Coping style, Stress, Multiple sclerosis (MS), Mental health
  • A Mohammadzadeh, I Heydari, F Azizi* Page 37
    Background

    Hypothyroidism may cause symptoms and disorders in different parts of the body which can lead to speech disorders. This research was done to recognize and identify speech disorders in patients with Hypothyroidism.

    Materials and methods

    This descriptive study was done on 120 subjects with hypothyroidism, with T4 <4.5 μg/dL and TSH >4mU/L. Members of the study team interviewed all subjects, performed a complete physical examination and documented the data on a pre-designed questionnaire. Voice parameters analysis was completed by MDVP soft ware. All data was statistically analyzed. Spearman correlation coefficient was used for quantitative variables and Mann Whitney and chi square tests for qualitative variables.

    Results

    One-hundred and six patients were females. The prevalence of different speech disorders was as follows: Voice disorders 81 %, Stuttering 11%, Articulation disorders 6%, Hyper nasality 6%. There was a significant decrease in basal frequency, (P<0/001), and a low voices, (bass), was present in 60% of these patients. There was also abnormal increase in most parameters of voice in studied subjects. Dryness of the laryngopharyngeal region was a common complaint, (53%). Prevalence of sensory and auditory signs was more common in women, (P<0.001). Globus sensation was reported only in women and stuttering was more common in men. Voice disorder was the only speech disorder that was directly related to the elevation of TSH level, (p < 0.003).

    Conclusion

    Voice disorder is the most common speech disorder in hypothyroid patients and may be helpful in the diagnosis of hypothyroidism. Voice disorders are more common in women. Stuttering is prevalent in hypothyroidism and hypothyroidism is an important cause of speech disorders.

    Keywords: Speech disorder, Hypothyroidism, Voice parameters, Laryngo, pharyngeal sensations, Auditory perceptual judgment
  • S Ghafari, F Ahmadi*, M Nabavi, R Memarian Page 45
    Background

    Multiple Sclerosis (MS) is one of the most common chronic diseases of the Central Nervous System. Psychological disorders i.e depression, anxiety and stress are common in these patients. Muscle Relaxation Technique (PMRT) is a form of complementary therapy to combat psychological symptoms. The aim of this study was to assess the effect of applying Progressive Muscle Relaxation on depression, anxiety and stress in patients with Multiple Sclerosis.

    Materials and methods

    This is a quasi-experimental study. 66 multiple sclerosis patients were selected with no probability sampling according to specific criteria and assigned to experimental and control groups, (33 patients in each group), by random allocation. Data collector tools included: demographic questionnaire, DASS-21 for assessing depression, anxiety and stress, Self-reported checklists. PMR was performed for 63 sessions in the experimental group for a period of two months but no intervention was done in the control group. Scores for depression, anxiety and stress were checked before the treatment and at one month intervals for two months. Statistical analysis was done by SPSS software.

    Results

    Student t-test showed that there was no significant difference between two groups in the mean scores of depression, anxiety and stress before the study but a significant difference was found in mean scores of anxiety and stress between two groups, one month and two months after intervention (P<0.05). ANOVA revealed no significant difference as regards to mean scores of depression and anxiety between two groups on all 3 repeated measurements,(P>0.05), but a significant difference in mean score of stress was shown between the two groups, (P<0.008).

    Conclusion

    PMR is practically feasible and is associated with decrease of depression, anxiety and stress in patients with MS as this technique can promote wellbeing in these patients it should be offered to all patients with multiple sclerosis.

    Keywords: Progressive Muscle Relaxation Technique, depression, anxiety, stress, Multiple Sclerosis
  • L Ajori, F Arabi, E Neysani*, E Azargashb, K Nakhoda Page 55
    Background

    Although postoperative pain has been suitably controlled by new analgetic agents, it is still a major health concern following the operation. The present study was designed to compare the analgetic effect of indomethacin suppository and intramuscular pethidine in post cesarean section period.

    Materials and methods

    For this randomized controlled clinical trial, 204 women subjected for elective or emergency cesarean section were enrolled. They were randomly assigned in 3 groups indomethacin suppository 200mg (68 subjects), intramuscular pethidine 50mg (68 subjects), and placebo (68 subjects). Response to therapy was assessed by Visual Analog Scale (VAS) during the first hour and 8 hours following the second and third dose.

    Results

    Results revealed a significant pain relief following the first and second dose of indomethacin when compared with placebo and pethidine groups (p<0.05). Meanwhile, pain was significantly relieved 4 hours following the first and second dose of pethidine when compared with placebo, however, the effect was even greater 8 hours later.

    Conclusions

    Indomethacin suppository could effectively relieve pain during the first day following the cesarean section.

    Keywords: Indomethacin suppository, Cesarean section, Pethidine
  • F Homaie*, Z Yousefi, N Sharifi, M Khajedalouie, V Mousavi Torshizi Page 61
    Background

    Cervical carcinoma is the second most common cancer among women worldwide. In the Middle East it is the most common malignancy in women. Prognostic utility of squamous cell carcinoma antigen (SCCAg) for cervical cancer, and its correlation with pathologic grading has been demonstrated in several studies. However, no such study has been performed in Iran. The aim of the present study was to investigate the frequency of SCCAg and its correlation with histological stage and grade of tumor in blood samples from cervical cancer patients.

    Materials and methods

    Patients referred to the oncology center of Qhaem hospital in Mashad, during a three-year period, from 1382-1385, were included in the study. Previously untreated patients, and subjects in whom no other parts of body were involved with squamous cell carcinomas, were selected. Pretreatment serum SCCAg levels were measured by RIA.

    Results

    52 patients qualified for the study. The average age of patients was 52.9 years. The most common presenting sign was bleeding (94.1%). 35 patients (64.8%) were in stage II 26 patients (48%) had grade 1 tumor. 29 patients (55.7%) had positive levels for SCCAg with the average of 15.37 ng/ml and median of 10 ng/ml. According to primary evaluations, there was a significant difference in the level of serum SCCAg with size, stage, grade of tumor and lymph node metastases.

    Conclusion

    SCCAg was positive in a high percentage of patients with cervical squamos cell carcinoma. It may be regarded as a tumor marker in this cancer.

    Keywords: Frequency, Cervical carcinoma, Serum SCCAg
  • R Vazirinejad*, A Esmaieli, D Shahi Moridi, A Sadeghi, AR Rahimnia Page 67
    Background

    Handicapped subjects have special social and clinical needs that should be observed. The present study was designed to survey the incidence of congenital anomalies in a rural population aged 5- 19 years in Rafsanjan.

    Materials and methods

    In a descriptive study, we included 1356 subjects who were randomly selected through rural population of Rafsanjan. The incidence of congenital anomaly was calculated for each age group. Parametric and non-parametric tests were applied for data analysis.

    Results

    Totally, 87 had at least one congenital anomaly that makes an overall prevalence of 63.2 per 1000 person-year. Although the incidence of congenital anomalies had dropped significantly during 1987- 1988, it was increased during 1999-2001. The following factors may be associated with the increased incidence of congenital anomalies: maternal smoking, X-ray, and residing near pistachio gardens.

    Conclusion

    The incidence of congenital anomalies is quite high in the region. Thus, the responsible authorities should pay further attention to the problem and attempt to recognize the possible predisposing factors besides managing the rehabilitation aspects of the sufferers.

    Keywords: Congenital anomaly, Incidence, Rural population
  • The relationship between blood lead levels and clinical syndromes
    Moayyedi SN*, Mehbod ASA, Fanei A, Mohajerani HR Page 75
    Background

    The presence of lead in the industrial fumes, sewage, and also in industrial paints, ceramic, and printing materials, make this element as one of the most common environmental contaminant. Lead can enter the body through respiratory and digestive tracts as well as through the skin and with progressive accumulation can have a destructive effect on several organs in the human body. Blood lead level is used as an index of lead contamination. Since Arak is an industrial city there is a danger of lead poisoning in its residents.

    Materials and methods

    In this cross-sectional research, 1140 individuals >10 years old were selected randomly from 20 population clones by the use of family codes. After face-to-face interview and a complete physical examination, blood samples were taken for laboratory tests: CBC, BUN, uric acid, creatine, and blood lead level. Collected data were analyzed by SPSS and Excel software and the association between blood lead levels and clinical symptoms was evaluated by logistic regression and one way ANOVA. A p-value less than 0.05 was considered significant.

    Results

    From 1140 investigated residents, 463 individuals, (40.5%), had blood lead levels more than 10 micgr/dl, (range 10-66 μg/dl, mean 13.42 μg /dl). There was no significant difference between males and females, (P>0.05). The difference between age groups was significant, school-age children had the highest and housewives the lowest blood lead levels. We found a significant association between high blood lead levels, anemia and hypertension, (P<0.001).

    Conclusion

    Lead contamination is present in all age groups in the residents of Arak city. Young people are the most susceptible group for lead poisoning. High blood lead levels count as risk factors for hypertension and anemia. We recommend that the sources of lead contamination must be eliminated from the environment in all industrial cities like Arak.

    Keywords: Blood Lead level, Hypertension, Anemia
  • Epidemiology of adolescent poisoning in Loghman-Hakim hospital
    Sarjami S, Hassanian-Moghaddam H*, Pajoumand A, Zarei MR Page 81
    Background

    Acute poisoning is a significant mental health problem all over the world. Poisonings are a well-known cause of morbidity and mortality in adolescents in Iran. The main aim of this study was to determine the pattern of poisoning in adolescents admitted in Loghman-Hakim hospital, the only referral center for poisoning in Tehran.

    Materials and methods

    In a six- month cross-sectional study (23 Mar to 23 Sep 2003), all 12-18 years cases of poisoning admitted to Loghman-Hakim hospital were reviewed. Demographic data were reviewed for each case. SPSS Version 11.5 was used for analysis the data, α=0.05 was considered as the level of significance.

    Results

    A total of 12548 poisoning cases were admitted during this period, of which 2485(19.8%) had occurred in the adolescents, mostly students. Most cases 1674, (67.4%), were treated as outpatients. The majority of cases occurred in youths aged 17- 18 years, mean age 16.7 (±1.3) years. Most incidents of poisoning occurred in females (1529 cases, 61.5%), singles (2254 cases, 90.7%), and high school students, (1258 cases, 50.6%). The majority of events happened at home, (2223 cases, 89.5%), by oral ingestion, (2392 cases, 96.3%), and as an act of deliberate self harm, (2038 cases, 82%). Psychotropics were the most common agents, used in 1504(49.5%) cases. 324(13%) cases had a previous history of deliberate self poisoning. The mortality rate was 0.44%.

    Conclusion

    Most poisonings were intentional. Young girls are at risk for deliberate self-poisoning.

    Keywords: Poisoning, Adolescents, Suicide, Epidemiology, Deliberate Self-poisoning